انتخابات ریاست
جمهوری در ایران
و دو
خواست کنکرت کردها
خالد خیاطی
همزمان با نزدیک شدن
انتخابات ریاست جمهوری در ایران، سیاستمداران و روشنفکران کرد نیز به
نوبه خود در مناقشات مربوط به این انتخابات شرکت کرده و تلاش دارند
تا از طریق مطرح کردن نقطه نظرات خود ضمن شتاب بخشیدن به پروسه
مباحثات¬ تا آنجا که ممکن است دیدگاهها و مطالبات مردم کرد را نیز در
رابطه با شرکت یا عدم شرکت در این انتخابات را بدرون مناقشات جاری
ببرند.
در این رهگذر می توان به همایش هشتم بهمن ماه در شهر سنندج اشاره
کرد که در آن بیش از یک صد نفر از اصلاح طلبان کرد گرد هم آمده بودند
تا با اظهار نظرهای خود نه تنها به مناقشات مربوط به انتخابات
شفافیت بیشتری داده بلکه به نوعی در جهت مطرح ساختن و کانالیزه
کردن خواستهای مردم کرد نیز سهمی را ادا کنند. بعلاوه، وجود چندین
مصاحبه، نوشته و مقاله با مضامین گوناگون و موضعگیریهای متفاوت که
در این روزها صفحاتی را در روزنامهها، مجلات و سایت های انترنتی به
خود اختصاص دادهاند، همگی دلالت بر این واقعیت دارند که کردها صرف
نظر از خاطرات ناخوشایندی که از همه انتخاباتهای ریاست جمهوری در
ایران دارند به انتخابات آینده و عواقب آن اهمیت فراوان می دهند.
بعنوان نمونه آقایان شاهو سنهای (1) و محمد صدیق کبودوند (2) سردبیر
نشریه توقیف شده پیام مردم با کاندیداتوری احتمالی آقای رمضان زاده
مخالفت ورزیده و از آن بعنوان "ترفندی برای کشاندن مردم کرد به پای
صندوقهای رای" نام می برند. آقای جلال جلالیزاده عضو شورای مركزی حزب
مشاركت اسلامی با بیان اینکه ملت کرد دیگر رای خود را ""مفت و مجانی
به کسی نمی دهد" یادآور می شود که کردها رای خود را به کاندیداهای
می دهند كه "در قبال خواستههای قوم کرد تعهد تضمينكنندهای ارائه
دهند. " از طرف دیگر آقایان علی اشرافی رئیس شورای منطقهای جبهه
مشارکت و شهریار حیدری عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی دفتر ایلام از
دکتر معین بعنوان کاندیدای مناسبی برای احراز پست ریاست جمهوری نام
برده چراکه از دید آنان نامبرده " قول داده است که به مطالبات
قومیتها پاسخ مثبت دهد" به همان ترتیب آقای سید هاشم هدایتی ضمن
انتقاد از موضعگیریهای نشریات اصولگرا که به شرکت کنندگان کرد در
همایش اصلاح طلبی هشتم بهمن ماه در شهر سنندج برچسب تجزیه طلبی می
زنند و همچنین ضمن حمایت از کاندیداتوری دکتر معین، موفقیت اصلاح طلبان
را در " تقويت مردم سالاری، تامين حقوق شهروندي، تامين آزاديهای فردی و
اجتماعی، رفاه اجتماعی، ايران برای همه ايرانيان و پيروی از ايده
دیالوگ در حل مشكلات جامعه" می داند. (3) در این رابطه نامبرده بر
مشارکت کردها و تشویق آنان در جهت " احراز پستهای نظیر استاندار،
فرماندار و حتی وزیر" تاکید می نماید. (4)
صرف نظر از هر گونه وابستگی، انگیزه و یا اهدافی که این شخصیتها
دارند میتوان طرح و بیان این دیدگاهها و نظریات را حداقل از یک جنبه
مهم مثبت تلقی کرد. شتاب بخشیدن به پروسه مناقشات و برجسته ساختن
نقطه نظرات کردها بدین ترتیب که در بالا بدان اشاره رفت نشان دهنده
این امر است که کردها به نسبت سالهای پیش به سطح بالاتری از هشیاری
و خودآگاهی رسیدهاند. وانگهی، امروزه دیگر به مانند سالهای گذشته
مسئله بیعت و اطاعت بعنوان تنها معیار مشروعیت برای مشارکت در این
گونه پروسهها کافی نمی باشد بلکه باید به پیش شرطها و خواستههای
واقعی مردم کرد نیز در جهت حل مشکلات روزمره و بهبودی مسائل اجتماعی،
اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آنان توجه داشت. منتهی اگر ما بخواهیم از
مجموع دیدگاههای اصلاح طلبانه ارائه گشته در بالا یک جمع بندی انجام
دهیم به این نتیجه می¬رسیم که متاسفانه در بطن این نقطه نظرات به
غیر از یک سری ژست های شناخته شده تبلیغاتی، شعارهای تکراری و کلی
گوییهای مبهم هیچ گونه استراتژی، خواست یا مطالبهای که بتواند
انتظارات کردها از این انتخابات را به طور واقعی و کنکرت مطرح سازد
وجود ندارد. بنابراین این وظیفه سیاستمداران و روشنفکران کرد است که
پیش شرط کردها را در قالب خواستههای واقعی و شمارهگذاری شده برای
شرکت در انتخابات آینده ریاست جمهوری در ایران به پیش بکشند. بعنوان
مثال آنگونه که نمایندگان فراکسیون فعلی کرد در مجلس هفتم شورای
اسلامی ایران چند مدت پیش مطرح کرده بودند بازگشت بدون قید و شرط
کردهای خارج از کشور می¬تواند بعنوان یکی از مطالبات انتخاباتی ما
کردها مد نظر باشد. ولی مهمتر از بازگشت کردهای پناهنده نکاتی دیگری
نیز وجود دارند که می¬توانند بعنوان پیش شرط اصلی ما برای شرکت و یا
عدم شرکت کردها در این انتخابات مورد توجه قرار گیرند. در این راستا
می¬توان به بیانیه آلیانس کردی برای تحول دمکراتیک تحت عنوان "شروط
کردها برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری در ایران" اشاره کرد که در
آن از دو شرط اساسی برای مشارکت کردها در انتخابات ریاست جمهوری سخن
بمیان می آید. (5)
آن کاندیدای که برای انتخاب شدنش به رای کردها نیاز دارد در وهله
اول بایستی خواست اول این مردم را که همانا داشتن حق رسمی و قانونی
برای درست کردن تشکیلات و تحزب آزاد برای کردها می باشد بدرون شعارهای
خود برده و در این راستا اعتماد و اطمینان مردم کرد را بدست بیاورد.
فقدان تشکیلات و حزب قانونی نه تنها مانع بزرگی در سر راه بهبود و
توسعه شرایط عمومی زندگی اقتصادی و اجتماعی مردم کرد می باشد بلکه
آنها در این موقعیت خود را ناچار می بینند که مطالباتشان را از طریق
تشکیلات و پلاتفرمهای سرتاسری نظیر جبهه مشارکت اسلامی و سازمان
مجاهدین انقلاب اسلامی به پیش بکشند. بر همگان آشکار است که این نوع
سازمانها به علت ساختار مرکزگرایی که دارند نمی توانند آنگونه که
باید و شاید واقعیت زندگی روزانه مردم کرد را درک کرده و در نتیجه
دینامیک و انرژی نیروی انسانی کردی که لازمه رشد و پیشرفت جامعه می
باشد در فقدان تشکیلات و حزب کردی، استقلال حرکتی نخواهد داشت.
شرط دوم کردها برای شرکت در انتخابات آینده ریاست جمهوری در ایران
درخواست به رسمیت شناختن زبان کردی می باشد که قاعدتا بایستی توسط آن
کاندیدایی که می خواهد از پشتیبانی کردها برخوردار گردد به میان
کشیده شود، اکنون زمان آن فرارسیده است که کردها بیشتر و فراتر از
یک موجودیت فولکلوریک از این حق طبیعی یعنی رسمی بودن زبانشان بهرهمند
گشته تا بتوانند سالهای تلخ و طولانیی سرکوب و انکار هویت خود را به
فراموشی بسپارند. به یاد داشته باشیم که کشور ایران سوای مشکلات
عظیم اقتصادی و اجتماعیی که دارد از یک بحران هویتی نیز رنج می برد.
هویت ایرانی در شکل کلاسیک و کنونی خود دیگر جوابگوی نیاز واقعی مردم
نیست. به رسمیت شناختن تنوعات و گوناگونیی زبانی و فرهنگی در ایران
یکی از موثرترین راهکارها برای حل بحران هویتی در این کشور می باشد.
در خاتمه لازم است به یاد بیاوریم که در رابطه با مطرح ساختن و
برجسته کردن مطالبات کردها روشنفکران، نویسندگان، روزنامهنگاران،
استادان، معلمین، دانشجویان و سیاستمداران مسئولیت مهمی بر دوش دارند.
ما باید تا آنجائیکه امکان دارد از کلی گویی، شعارهای تکراری، ژست¬های
کلاسیک تبلیغاتی و از همه مهمتر از مسائل حاشیهای و جنبی و متمرکز
شدن زیاده از حد بر روی افراد پرهیز کنیم و بجایش تلاش نماییم که این
دو خواسته حیاتی خود را به درون پروسه انتخابات ریاست جمهوری در
ایران ببریم. ما باید از کاندیدا یا کاندیداهایی که در این راستا به
ما یاری می¬رسانند پشتیبانی به عمل آوریم. در غیر اینصورت شرکت ما
کردها در انتخابات آتی غیر قابل توجیه و بدور از پرنسیپهای دمکراتیک
خواهد بود. اگر هیچ یک از کاندیداهای از صافی عبور داده شده نتوانند
از این دو درخواست و پیش شرط کردها یعنی حق رسمی و قانونی تشکیلات و
تحزب آزاد و به رسمی شناختن زبان کردی حمایت بعمل آوردند ما در روز
انتخابات در خانه می مانیم.
خالد خیاطی
8 فوریه 2005
20 بهمن 1383
حاشیهها
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ نگاه کنید به http://www.iran-chabar.de/1383/11/13/001.htm
2ـ سایت پیام مردم 15/11/1383
3ـ نگاه کنید به http://www.iran-chabar.de/1383/11/18/shahoo831118.htm
4ـ نگاه کنید به www.hemid.comشنبه 17 بهمن ماه 1383 یا 5 فوریه
2005
5ـ نگاه کنید به http://www.akurdi.com/modules.php?name=News&file=article&sid=38