[ 18.02.2005 ]

نگاهی به‌ نهمین انتخابات ریاست‌ جمهوری‌ ایران‌

باور کنید این کوچه‌ هم بن‌بست‌ است

• خاتمی آمد با هزاران وعده‌ی رنگين كه بيش از نوددرصد آنها عملی در پی نداشت. اكنون مي‌رود و در وداع خود مي‌گويد: از من بيش از اين انتظار نداشته باشيد. هم‌اكنون رسم ناپسندی كه وی ازخود به جا گذاشته متأسفانه مورد استفاده ساير كانديداها قرار گرفته است. او با شعارهای فريبنده جوانان و زنان را به پای صندوق‌های رأی كشيد و اينان مي‌خواهند با همان شعارها اقليت‌های ملی را به پای صندوق‌های رأی بكشانند

• به راستی وعده‌های داده شده به زنان چقدر به واقعيت پيوست، وعده‌هايی كه به كردها مي‌دهند، حتی اندك‌تر از آن هم به واقعيت نخواهد پيوست. اميدوارم انتظار نداشته باشند كه كلاهی را كه اين بار گشادتر از پيش دوخته شده با دست خود برسر خويش بگذاريم.

دكتر رؤيا طلوعی - عضو كانون زنان كرد مدافع صلح و حقوق بشر

 

پنجشنبه ٢۹ بهمن ١٣٨٣ – ١۷ فوريه ٢٠٠۵

هشت سال در كوچه پس‌كوچه‌های اصلاحات پرسه‌مان دادند. در ميان اميد و نااميدی در جستجوی عدالت و آزادي، جز درهای بسته و انتهاهای بن‌بست نديديم. تا اندكی دل خوش شد و لبخند از راه رسيد كه نقش لبان گردد، خشكی و ترك حاصل از زمزمه‌ی شعارهای بي‌عمل و وعده‌های بي‌فرجام لبها را آزرد. آزادي، رفع تبعيض جنسيتی و مليتي، برابري، اعاده‌ی حقوق حقه‌ی اقليت‌ها، توسعه‌ی فرهنگي، سياسي، اقتصادي، اجتماعی و... همچون رؤيا دست‌نيافتني‌تر شد.

مشت‌های گره كرده، سرگردان

دانشجويان و روزنامه نگاران در بند

زنان متعجب از وعده‌های توخالی و كنوانسيون ردشده‌ی رفع تبعيض.

كردها، اصيل ترين قوم ايرانی بازگشته از صندوق‌های رأی با دستان خالی و اين بار...

آزادی در سوگ توقيف مطبوعات و پايمالی حقوق، سيه پوشيد و سوگوار به دنبال تابوت آرزوهای برباد فنا رفته‌ی مردم به راه افتاد.

كارناوال فريب در دو دوره‌ی چهار ساله هيجان‌ها و شورها را به باد داد و گرد نااميدی و انفعال خانه دل‌ها را پوشاند. مردم را فقط در پای صندوق‌های رأی لازم داشتند و زان پس فراموششان نمودند چرا كه حضورشان برای نمايش مشروعيت نظام كافی بود پس ديگر حرف اضافه ممنوع!

خاتمی آمد با هزاران وعده‌ی رنگين كه بيش از نوددرصد آنها عملی در پی نداشت. اكنون مي‌رود و در وداع خود مي‌گويد: از من بيش از اين انتظار نداشته باشيد. هم‌اكنون رسم ناپسندی كه وی ازخود به جا گذاشته متأسفانه مورد استفاده ساير كانديداها قرار گرفته است. او با شعارهای فريبنده جوانان و زنان را به پای صندوق‌های رأی كشيد و اينان مي‌خواهند با همان شعارها اقليت‌های ملی را به پای صندوق‌های رأی بكشانند. چه آن موقع و چه اكنون تنها تعداد بالای رأی را برای «كوبيدن مشت محكمی به دهان استكبار جهاني» لازم داشته و دارند.

عجبا كه عده‌ای مي‌گويند شرايط برای طرح مطالبات قومی فراهم شده است! مگر شرايط برای طرح مطالبات زنان فراهم نشده بود؟ پاسخ هشت ساله چه بود؟ رد كنوانسيون رفع تبعيض، قطع بودجه مركز مشاركت زنان، طرح اجباری لباس ملي، پيشنهاد اعدام زنان گرسنه‌ی خيابانی ووو

در شرايطی كه در افغانستان و عراق زنان به يمن دمكراسی غربی وارداتی در مقام وزارت مشغول به كار مي‌گردند و وزارتخانه‌های مختص زنان با بودجه‌ای بالا تشكيل مي‌گردد، در ايران دريغ از يك وزير زن و دريغ از يك رئيس مجلس زن و هزاران دريغ ديگر.

از آن جمع رئيس و رؤسا و برخی معاونين ادارات دولتی كردستان -حضرات اصلاح طلبان كرد- كه قبلاً مورد مرحمت تأييد صلاحيت از سوی نظام جهت احراز پست‌های دولتی و خدمت به اسلام و مسلمين قرار گرفته و ليكن صلاحيت آنان به علت كرد بودن -با وجود هر نوع درخشش در سوابق خدمتي- از حد معينی بالاتر نرفته و هرگز نخواهد رفت، در عجبم.

عجبا كه:

1. يك شبه ناسيوناليست شده و به ياد حقوق مردم كرد مي‌افتند.

2. در طی اين هشت سال با وجود تريبون سخنگويی دولت، يك كلام در مطالبه‌ی حق ملت كرد نگفتند و اكنون نگران مفت هدر رفتن 3 ميليون رأی كردها هستند! «ليلا زانا» از تريبون مجلس تركيه حق زبان مادری ملت خويش را فرياد زد. اينان از چه مي‌ترسيدند؟ از زندان؟

به راستی «ليلا» يك زن كرد واقعی است. اينان چه هستند؟

3. از يك بندونيم قانون اساسی حقوق پايمال شده‌ی ملت كرد را وعده مي‌دهند اما نمي‌گويند چقدر و چگونه؟

4. از نخستين اجماع كردها در مناطق كرد نشين برای اولين بار در تاريخ ايران (!!) و دسته‌بندی مطالبات خود سخن مي‌گويند. گويا سن هيچ يك به سال‌های 59-57 قد نمي‌دهد و انگار كه مطالبات بسيار واضح و مشخص كردها را در مورد دمكراسی و فدراليسم هرگز نديده و نخوانده‌اند.

5. هنوز ملت كرد را قوم كرد مي‌نامند.

6. آقايان انتسابی از سوی دولت از كی نماينده‌ی منتخب مردم كرد شده و از سوی كردها سخن مي‌رانند و كانديدا معرفی مي‌كنند!

7. عجبا و اسفا كه مردم كرد را تا بدين حد ساده مي‌انگارند.

به راستی وعده‌های داده شده به زنان چقدر به واقعيت پيوست، وعده‌هايی كه به كردها مي‌دهند، حتی اندك‌تر از آن هم به واقعيت نخواهد پيوست. اميدوارم انتظار نداشته باشند كه كلاهی را كه اين بار گشادتر از پيش دوخته شده با دست خود برسر خويش بگذاريم.

چه رأی بدهيم و چه رأی ندهيم، چه رئيس جمهور اصلاح طلب باشد چه محافظه كار، اين مقام بی اختيارتر از آن است كه بتواند و حتی بخواهد كه برای مردم كرد كاری كرده و حقی اعاده نمايد. ما را به خير ايشان اميدی نيست، شر نرسانند كافيست.

آقايان محترم اصلاح‌طلب كرد نيز به جای خوشخدمتی بيشتر و صرف انرژی و تلاش جهت كسب رأی بيشتر مردم كرد در انتخابات رياست جمهوری و كسب مدال افتخار، انرژی خود را همچون سابق صرف رايزنی و زدوبند جهت حفظ ميزهای مبارك نموده و از ملت كرد مايه نگذارند. باور كنيد كوچه اين انتخابات نير بن بست است حتی اگر به هر ترفندی شده ملت كرد را به پای صندوق‌های رأی بكشانيد.

البته كار آقايانِ مقام‌دارِ اصلاح‌طلب، از جنبه‌هايی قابل بررسی و تأمل است. جنبه‌ی مثبتش اين است كه پس از سركوب پنجاه و نه خواسته‌ها و مطالبات مردم كرد هم‌چنان باقی است و امروزه مجدداًَ به حدی از ارتقاء و توان طرح رسيده كه آقايان را نيز ناچار به دنباله‌روی نموده و از سوی ديگر هواشناسانِ اصلاحاتی نيز به حق پيش‌بينی نموده‌اند كه «هوا به راستی پسه» و با يك چرخش ناگهانی شايد بتوان با يك تير دو نشان زد. هم از اين طرف رأی جلب كرد و پايگاه ميز و مقام را از گزند بركناری -با شروع به كار باند جديد حكومتي- مصون نگه داشت و هم نقطه‌ی مثبتی در كارنامه‌ی خود بگذارند كه اگر وقتی «تقی به توقی خورد»، يك نمره‌ی قبولی هم در كارنامه‌ی پر از تجديد و تك‌ماده‌ی خود به مبارزان و مردم كرد ارائه دهند؛ تا كه قبول اوفتد و در نظر آيد. كاری كه طرفداران باند محافظه‌كار قبلاً انجام داده و البته نمره‌ی درخشانی هم كسب نكرده‌اند.

توجه: به دنبال انتشار اين مقاله بدون شك آماج حملات هميشگی آقايان قرار خواهم گرفت و انواع و اقسام تهمت‌های سياسی و اخلاقی «مزدور، جناح راستی و بي‌اخلاق و غيره» را تكرار خواهند كرد. به عنون يك زن كرد نمي‌توانم با سكوت، نظاره‌گری منفعل باشم و از حملات هم ابايی ندارم. تاريخ، بهترين قاضی خواهد بود و آينده همه چيز گذشته را روشن و شفاف خواهد كرد.

 

 

  ده‌نگ‌وباس

  سیاسه‌ت

  كۆمه‌ڵایه‌تی

  هونه‌رو ئه‌ده‌ب

  ژنان

  زانست

  نێونه‌ته‌وه‌یی

  په‌رلان

  ئاگاداری

_________________

  ئێدیتۆڕی كوردی

  ادیـــتور فــارسـی

_________________

 

 

 

[Mediya.Net 2000 - 2005 © Copyright]